ذکر -  قسمت پانزدهم

ذکر -  قسمت پانزدهم

 

پیرامون آیه 45 سوره مبارکه عنکبوت ومساله ذکر

 

برگرفته و مستند بر تفسیر المیزان تالیف علامه طباطبائی

 

اتل ما اوحى اليك من الكتاب و اقم الصلوه ان الصلوه تنهى عن الفحشاء و المنكر و لذكر الله اكبر و الله يعلم ما تصنعون

ترجمه آيه

« آنچه از كتاب به تو وحى شده بخوان و نماز به پادار كه نماز از فحشاء و منكرات جلوگيرى مى كند و ذكر خدا بزرگتر است و خدا مى داند كه چه مى سازيد»

سوره عنکبوت ، آيه 45


بحث روايتى درباره فضيليت ذكر خدا درذيل آيه : (يا ايها الذين آمنوا ذكروا الله ذكرا كثيرا
)  - 2

روايت كرده كه گفت : امير المؤ منين (عليه السلام ) فرمود: هر كس خدا را در نهان ذكر گويد، خدا را ذكر بسيار گفته ، چون منافقين علنى ذكر خدا مى گفتند، و چون به خلوت مى رفتند، به ياد خدا نبودند، و خداى تعالى درباره ايشان فرموده : (يراون الناس و لا يذكرون الله الا قليلا - با مردم ريا مى كنند، و خدا را جز اندكى ذكر نمى گويند).
مؤ لف : اين استفاده اى كه امام از آيه شريفه كرده ، استفاده لطيفى است ، (چون آيه شريفه ذكر علنى را اندك شمرده ، كه مفهومش اين مى شود كه ذكر سرى ذكر كثير است ).
و در خصال از زيد شحام روايت كرده كه گفت : امام صادق (عليه السلام ) فرمود: هيچ بلايى براى مومن سخت تر از اين سه بلاء نيست ، كه از سه نعمت محروم شود شخصى . پرسيد: آن سه نعمت چيست ؟ فرمود: يارى مسلمان با آنچه خدا به او روزى كرده ، دوم انصاف دادن و خود را جاى ديگران فرض كردن ، و سوم زياد خدا را ذكر كردن ، البته منظور من از ذكر بسيار گفتن ، (سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اكبر) تنها نيست ، هر چند كه آنهم ذكر خدا است ، و ليكن منظور من ذكر خدا در هنگام استفاده و بهره مندى از حلال او، و باز ذكر خدا در هنگام برخورد به حرام او است .
و در الدر المنثور است كه احمد، ترمذى ، بيهقى ، از ابى سعيد خدرى روايت كرده اند كه گفت شخصى از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) پرسيد: كدام يك از بندگان خدا در روز قيامت درجه بالاترى نزد خدا دارند؟ فرمود: آنان كه ذكر خدا بسيار مى گويند. من عرضه داشتم : يا رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم ) حتى از جهاد كنندگان در راه خدا هم بالاترند؟ فرمود: آنها كه ذكر خدا مى گويند، حتى از مجاهدى هم كه با شمشير خود جهاد كند، تا شمشيرش بشكند، و خود غرق خون شود، بالاترند.
و در كتاب علل به سند خود از عبدالله بن حسن ، از پدرش ، از جدش حسن بن على (عليهماالسلام ) روايت كرده كه فرمود: عده اى يهودى نزد رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) آمدند، از همه عالمترشان مسائلى از آن جناب پرسيد، از جمله مسائلى كه پرسيد اين بود، كه چرا تو را محمد، احمد، ابوالقاسم ، بشير، نذير، و داعى ، ناميدند؟ آن حضرت فرمود: اما مرا داعى خواندند، چون من مردم را به دين پروردگار عزوجل خود مى خوانم ، و اما نذيرم خوانند،
چون كسانى را كه از اطاعتم سر بر چينند از آتش دوزخ انذار مى دهم ، اما بشيرم ناميدند، براى اينكه هر كس اطاعتم كند من او را به بهشت مژده مى دهم ... تا آخر.
و در تفسير قمى در ذيل آيه (يا ايها النبى انا ارسلناك ... ودع اذاهم و توكل على الله و كفى بالله وكيلا) از معصوم نقل كرده كه فرمود: اين آيه در مكه و پنج سال قبل از هجرت نازل شد.

ذکر -  قسمت چهاردهم

ذکر -  قسمت چهاردهم

 

پیرامون آیه 45 سوره مبارکه عنکبوت ومساله ذکر

 

برگرفته و مستند بر تفسیر المیزان تالیف علامه طباطبائی

 

اتل ما اوحى اليك من الكتاب و اقم الصلوه ان الصلوه تنهى عن الفحشاء و المنكر و لذكر الله اكبر و الله يعلم ما تصنعون

ترجمه آيه

« آنچه از كتاب به تو وحى شده بخوان و نماز به پادار كه نماز از فحشاء و منكرات جلوگيرى مى كند و ذكر خدا بزرگتر است و خدا مى داند كه چه مى سازيد»

سوره عنکبوت ، آيه 45

بحث روايتى درباره فضيليت ذكر خدا درذيل آيه : (يا ايها الذين آمنوا ذكروا الله ذكرا كثيرا) - 1
در كافى به سند خود از ابن قداح ، از امام صادق (عليه السلام ) روايت كرده كه گفت : هيچ چيزى در عالم نيست مگر آنكه حد و اندازه اى دارد، كه وقتى بدان حد رسيد تمام مى شود، مگر ذكر خدا كه هيچ حدى برايش نيست ، كه بگويى وقتى از اين حد گذشت ديگر ذكر خدا خوب نيست ، خداى عزوجل واجباتى را واجب كرد كه هر كس آن واجبات را بجا آرد حدش را آورده ، مثلا ماه مبارك رمضان حد روزه واجب ، و حج خانه خدا، حد آن است ، هر كس آن ماه را روزه بدارد، و حج واجب را بجا بياورد، حدش را آورده ، اما ذكر خدا چنين نيست ، چون خدا به اندك آن راضى نيست ، و براى زيادش هم حدى معين نكرده ، امام (عليه السلام ) سپس ‍ اين آيه را تلاوت كرد: (يا ايها الذين آمنوا اذكروا الله ذكرا كثيرا و سبحوه بكره و اصيلا،)
مجددا فرمود: به طورى كه مى بينيد در اين آيه براى ذكر، حدى معين نفرموده .
آن گاه فرمود: پدرم كثير الذكر بود بارها من با او قدم مى زدم ، و مى ديدم كه مشغول ذكر است ، با او غذا مى خوردم ، مى ديدم مشغول ذكر است ، با مردم سخن مى گفت مع ذلك سخن با مردم او را از ذكر خدا باز نمى داشت ، و من بارها مى ديدم كه زبانش به سقف دهانش متصل است مى گويد: (لا اله الا الله ).
و نيز بارها ما را جمع مى كرد، و وادارمان مى ساخت به گفتن ذكر، تا آفتاب طلوع مى كرد، و وادارمان مى كرد به اينكه هر كدام مى توانيم قرآن بخوانيم و هر كدام از خواندن قرآن عاجزيم ، ذكر بگوييم .
آرى آن خانه اى كه ذكر خدا در آن بسيار شود، بركتش بسيار مى شود، و ملائكه در آن خانه حاضر، و شيطانها دور مى گردند، و آن خانه براى اهل آسمانها آنچنان درخشنده است كه ستارگان براى اهل زمين ، و خانه اى كه در آن قرآن خوانده نشود، و ذكر خدا در آن نشود، بركتش كم است ، و ملائكه از آن خانه گريزان ، و در عوض شيطانها در آن حاضر مى شوند.
رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) هم فرمود: آيا مى خواهيد شما را به بهترين اعمال خبر دهم ؟ عملى كه از نظر بالا بردن درجه شما از همه اعمال موثرتر است ، و درجه شما را بالاتر مى برد، و از هر عملى ديگر نزد سلطان شما، و مالكتان پاكيره تر است ، و از درهم و دينار برايتان بهتر، و حتى از اين هم برايتان بهتر است كه با دشمن خود بجنگيد، شما ايشان را بكشيد و ايشان شما را بكشند؟ اصحاب عرضه داشتند: بله ، بفرماييد، فرمود: بسيار ذكر خداى عزوجل گفتن است .
آن گاه امام صادق (عليه السلام ) اضافه كردند كه مردى نزد رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) آمد و عرضه داشت : بهترين اهل مسجد كيست ؟ فرمود آن كس كه بيشتر ذكر مى گويد.
و نيز رسول خدا فرمود: به هر كس زبانى ذكرگو داده شد، خير دنيا و آخرتش داده اند، و در معناى آيه (و لا تمنن تستكثر) فرمود: آنچه از عمل خير كه براى خدا انجام مى دهى زياد مشمار، و به نظرت جلوه نكند.

ذکر -  قسمت سیزدهم

ذکر -  قسمت سیزدهم

 

پیرامون آیه 45 سوره مبارکه عنکبوت ومساله ذکر

 

برگرفته و مستند بر تفسیر المیزان تالیف علامه طباطبائی

 

اتل ما اوحى اليك من الكتاب و اقم الصلوه ان الصلوه تنهى عن الفحشاء و المنكر و لذكر الله اكبر و الله يعلم ما تصنعون

ترجمه آيه

« آنچه از كتاب به تو وحى شده بخوان و نماز به پادار كه نماز از فحشاء و منكرات جلوگيرى مى كند و ذكر خدا بزرگتر است و خدا مى داند كه چه مى سازيد»

سوره عنکبوت ، آيه 45

رواياتى درباره ياد خدا و در ذيل (ولذكر الله اكبر)
و در تفسير قمى در ذيل جمله (و لذكر الله اكبر) مى گويد: در روايت ابى الجارود از امام باقر (عليه السلام ) آمده كه آن جناب در معناى اين جمله مى فرمود: يعنى ، اينكه خدا به ياد نمازگزاران است مهم تر است از اينكه نمازگزاران از او ياد مى كنند، مگر نشنيدى كه فرمود: (اذكرونى اذكركم - مرا به ياد آوريد تا شما را به ياد آورم )؟.
مؤ لف : اين يكى از همان چند معنايى است كه در ذيل آيه شريفه نقل كرديم .
و در تفسير نور الثقلين از مجمع البيان نقل كرده كه گفته است : اصحاب ما اماميه از امام صادق (عليه السلام ) روايت كرده اند، كه فرمود: منظور از (ذكرالله ) ياد خدا است ، در هنگام برخورد به حلال و حرام او، (يعنى در برابر حلالش شكر گفتن ، و از حرامش پرهيز كردن ).
و در همان كتاب از معاذ بن جبل روايت كرده كه گفت : من از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) پرسيدم كدام يك از اعمال محبوب ترين عمل نزد خدا است ؟ فرمود: اينكه بميرى در حالى كه زبانت از ذكر خداى عز و جل تر باشد.
و نيز در همان كتاب است كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) به معاذ فرمود: اى معاذ سابقين كسانى هستند كه شبها را با ذكر خدا زنده مى دارند، و كسى كه دوست دارد در باغهاى بهشت گردش كند، زياد ذكر خداى عز و جل بگويد.

ذکر -  قسمت دوازدهم

ذکر -  قسمت دوازدهم

 

پیرامون آیه 45 سوره مبارکه عنکبوت ومساله ذکر

 

برگرفته و مستند بر تفسیر المیزان تالیف علامه طباطبائی

 

اتل ما اوحى اليك من الكتاب و اقم الصلوه ان الصلوه تنهى عن الفحشاء و المنكر و لذكر الله اكبر و الله يعلم ما تصنعون

ترجمه آيه

« آنچه از كتاب به تو وحى شده بخوان و نماز به پادار كه نماز از فحشاء و منكرات جلوگيرى مى كند و ذكر خدا بزرگتر است و خدا مى داند كه چه مى سازيد»

سوره عنکبوت ، آيه 45

رواياتى در ذيل آيه : (ان الصلوة تنهى عن الفحشاء و المنكر و لذكر اللهاكبر)
و در همان كتاب در ذيل آيه (ان الصلوه تنهى عن الفحشاء و المنكر)، مى گويد: انس بن مالك از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) روايت كرده كه فرمود: كسى كه نمازش او را از فحشاء و منكر باز ندارد، جز دورتر شدن از خدا اثرى برايش ندارد.
مؤ لف : اين روايت را الدر المنثور هم از عمران بن حصين ، و ابن مسعود، و ابن عباس ، و ابن عمر، از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) روايت كرده ، و نيز قمى در تفسير خود آن را از آن حضرت (نام آنحضرت را نبرده ) بدون ذكر سند، روايت كرده .
و نيز در مجمع البيان از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) روايت كرده كه فرموده : (لا صلوه لمن لم يطع الصلوه و طاعه الصلوه ان تنتهى عن الفحشاء و المنكر - نماز نيست نماز كسى كه نماز خود را اطاعت نمى كند، و اطاعت نماز اين است كه از فحشاء و منكر دست بردارد).
مؤ لف : اين روايت را صاحب الدر المنثور نيز از ابن مسعود و غير او آورده .
و نيز در همان كتاب است كه انس روايت كرده كه جوانى از انصار نمازهاى خود را با رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) مى خواند، و در عين حال مرتكب فحشاء هم مى شد اين خبر به رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) رسيد، فرمود نماز او روزى او را از فحشاء باز خواهد داشت .
و نيز در همان كتاب است كه علماى اماميه از امام صادق (عليه السلام ) روايت كرده اند، كه فرمود: هر كه دوست مى دارد بداند نمازش ‍ قبول شده يا نه ، به خود بنگرد، كه آيا نمازش او را از فحشاء و منكر باز مى دارد يا نه ؟ به همان مقدار كه بازش مى دارد قبول شده .


ذکر -  قسمت یازدهم

ذکر -  قسمت یازدهم

 

پیرامون آیه 45 سوره مبارکه عنکبوت ومساله ذکر

 

برگرفته و مستند بر تفسیر المیزان تالیف علامه طباطبائی

 

اتل ما اوحى اليك من الكتاب و اقم الصلوه ان الصلوه تنهى عن الفحشاء و المنكر و لذكر الله اكبر و الله يعلم ما تصنعون

ترجمه آيه

« آنچه از كتاب به تو وحى شده بخوان و نماز به پادار كه نماز از فحشاء و منكرات جلوگيرى مى كند و ذكر خدا بزرگتر است و خدا مى داند كه چه مى سازيد»

سوره عنکبوت ، آيه 45

وجوه مختلفى كه مفسرين در معناى (ولذكر الله اكبر) گفته اند
مفسرين در معناى (ذكر)، و اينكه كلمه (الله ) فاعل آن است ، و يا مفعول آن ، و اين كه مفضل عليه خاص است يا عام ، (يعنى ذكر خدا از همه اقسام نهى از فحشاء مهم تر است ، يا بعضى از اقسام آن ) اقوال و نظريه هايى ديگر دارند.
بعضى گفته اند: (معنايش اين است كه : اينكه خدا به ياد بنده اش باشد، مهم تر از آن است كه بنده به ياد خدا باشد، براى اينكه هر چند فرموده : (فاذكرونى اذكركم ) ولى در اين معامله تنها بنده سود مى برد).
بعضى ديگر گفته اند: (معنايش اين است كه : خدا به ياد بنده اش باشد مهم تر است از نماز بنده بعضى ديگر گفته اند: معنايش اين است كه : خدا به ياد بنده اش باشد از هر چيزى مهم تر است ).
بعضى ديگر گفته اند: معنايش اين است كه : ذكر كردن بنده ، خدا را در نماز از ساير اركان نماز مهمتر است . بعضى ديگر گفته اند: (ذكر كردن بنده ، خدا را در نماز مهمتر است از اينكه او را در خارج نماز ذكر كند) بعضى ديگر چنين معنا كرده اند: (كه ذكر كردن بنده ، خدا را از ساير كارهايش مهم تر است ).
بعضى ديگر چنين گفته اند: درست است كه نماز از فحشاء و منكرات نهى مى كند ، اما اينكه بنده خدا در هنگام رويارويى با گناه به ياد خدا بيفتد كه او را از آن گناه نهى كرده مهم تر است .
بعضى ديگر گفته اند: كلمه (اكبر) از معناى برترى عارى است ، و با اينكه براى آن درست شده ، در اينجا آن را افاده نمى كند، پس ‍ لازم نيست چيزى باشد كه ذكر الله از آن مهم تر باشد، و از اين قبيل (افعل التفضيل ) ها در قرآن آمده ، كه معناى تفضيل و برترى را نمى دهد مانند آيه (ما عند الله خير من اللهو - آنچه نزد خدا است از لهو بهتر است )، چون مى دانيم لهو خوب نيست ، تا آنچه نزد خدا است خوبتر باشد.
اينها اقوال و نظريه هايى است مختلف كه ما از بحث پيرامون آنها خوددارى نموديم ، چون اختصار را ترجيح داديم ، و دقت در آيه براى خواننده كافى است از بحث كردن ما، علاوه بر اين خود خواننده مى داند كه بعضى از اين وجوه تحكم و بيهوده حرف زدن است .
(و الله يعلم ما تصنعون ) - يعنى خدا مى داند آنچه را كه شما از خير و شر انجام مى دهيد، و چون مى داند بر شما لازم است كه مراقب او باشيد، و از او غافل نگرديد، و بنابراين جمله مورد بحث مخصوصا بنابر قول اول مردم را تحريك و تشويق بر مراقبت مى كند.


ذکر -  قسمت دهم

ذکر -  قسمت دهم

 

پیرامون آیه 45 سوره مبارکه عنکبوت ومساله ذکر

 

برگرفته و مستند بر تفسیر المیزان تالیف علامه طباطبائی

 

اتل ما اوحى اليك من الكتاب و اقم الصلوه ان الصلوه تنهى عن الفحشاء و المنكر و لذكر الله اكبر و الله يعلم ما تصنعون

ترجمه آيه

« آنچه از كتاب به تو وحى شده بخوان و نماز به پادار كه نماز از فحشاء و منكرات جلوگيرى مى كند و ذكر خدا بزرگتر است و خدا مى داند كه چه مى سازيد»

سوره عنکبوت ، آيه 45

معناى (ذكر) و مقصود از اينكه درباره نماز فرمود: (و لذكر الله اكبر
)
و لذكر الله اكبر) - راغب در مفردات مى گويد: كلمه (ذكر) گاهى در معناى ياد، خاطر به كار برده مى شود، مثلا مى گويند (افى ذكرك - آيا به ياد دارى و آيا به خاطر دارى ). و اين ياد و خاطر هيئتى است در نفس ، كه با داشتن آن انسان مى تواند آنچه از معلومات كسب كرده حفظ كند، و از دست ندهد، مانند حافظه ، با اين تفاوت كه حفظ را در جايى به كار مى برند كه مطلبى را در حافظه خود داشته باشد، هر چند كه الان حاضر و پيش رويش نباشد، به خلاف ذكر كه در جايى به كار مى رود كه علاوه بر اينكه مطلب در صندوق حافظه اش هست ، در نظرش حاضر هم باشد.
و گاهى كلمه ذكر را در حضور قلب و يا حضور در زبان استعمال مى كنند، مثلا مى گويند: ذكر خدا دو نوع است ، يكى ذكر به زبان ، و يكى هم ذكر به قلب ، يعنى حضور در قلب ، و به همين جهت است كه گفته اند: ذكر دو نوع است ، ذكر از نسيان ، - يعنى ذكر به معناى اول -، و ذكر بدون نسيان ، - يعنى ذكر به معناى دوم - كه به معناى ادامه حفظ است ، معناى سوم ذكر هم عبارت است از سخن ، چون هر سخنى را ذكر هم مى گويند.
و ظاهرا اصل در معناى اين كلمه همان معناى اول است ، و اگر معناى دوم را (نام خدا را بردن ) هم ذكر ناميده از اين بابت است كه ذكر لفظى مشتمل بر معناى قلبى نيز هست ، و ذكر قلبى نسبت به ذكر لفظى اثرى را مى ماند كه بر سبب مترتب مى شود، يا نتيجه اى است كه از عمل عايد مى گردد.
و اگر نماز را ذكر ناميده اند، براى اين است كه : نماز هم مشتمل است بر ذكر زبانى از تهليل ، و حمد، و تسبيح ، و هم به اعتبارى ديگر مصداقى است از مصاديق ذكر، چون مجموعه آن عبوديت بنده خدا را مجسم مى سازد، و لذا خداى تعالى نماز را ذكر الله ناميده و فرموده : (اذا نودى للصلوه من يوم الجمعه فاسعوا الى ذكر الله ) و هم به اعتبارى ديگر امرى است كه ذكر بر آن مترتب مى شود، ترتب غايت بر صاحب غايت ، يعنى نتيجه نماز ياد خدا است ، همچنان كه آيه (و اقم الصلوه لذكرى ) به آن اشاره مى كند. و ذكرى كه گفتيم ، غايت و نتيجه نماز است ، ذكر قلبى است ، البته آن ذكرى كه گفتيم به معناى استحضار است ، يعنى استحضار ياد خدا در ظرف ادراك ، بعد از آنكه به خاطر فراموشى از ذهن غايب شده بود، و يا به معناى ادامه استحضار است ، و اين دو قسم از ذكر بهترين عملى است كه صدورش از انسان تصور مى شود، و از همه اعمال خير قدر و قيمت بيشترى دارد، و نيز از همه انحاى عبادتها اثر بيشترى در سرنوشت انسان دارد، چون ياد خدا به اين دو نوع كه گفته شد، آخرين مرحله سعادتى است كه براى انسانها در نظر گرفته شده ، و نيز كليد همه خيرات است .
و به هر حال از ظاهر سياق آيه (و اقم الصلوه ان الصلوه تنهى عن الفحشاء و المنكر) بر مى آيد كه جمله (و لذكر الله اكبر) متصل به آن است ، و اثر ديگرى از نماز را بيان مى كند، و اينكه آن اثر، بزرگتر از اثر قبلى است ، در نتيجه جمله (و لذكر الله اكبر) به منزله ترقى دادن مطلب است ، و البته منظور از ذكر در آن جمله نيز همان ذكر قلبى است ، كه گفتيم از نماز حاصل مى شود.
پس گويا فرموده : نماز بگزار تا تو را از فحشاء و منكر باز بدارد، بلكه آنچه عايد تو مى كند بيش از اين حرفها است ، چون مهم تر از نهى از فحشاء و منكر اين است كه : تو را به ياد خدا مى اندازد، و اين مهم تر است ، براى اينكه ذكر خدا بزرگترين خيرى است كه ممكن است به يك انسان برسد، چون ذكر خدا كليد همه خيرات است ، و نهى از فحشاء و منكرات نسبت به آن فايده اى جزئى است .
البته اين احتمال هم هست كه مراد از (ذكر) همان اذكار زبانى نماز باشد، ولى در اين صورت باز هم جمله مذكور در معناى ترقى است ، چون معناى آيه اين مى شود: نماز بخوان ، تا تو را از فحشاء و منكر باز دارد، بلكه همان اذكارى كه در نماز است ، و يا خود نماز، مهمتر از آن بازدارى است ، چون بازدارى مذكور يكى از آثار نيك ذكر است ، و به هر تقدير كلمه (ذكر الله ) بنابر هر دو احتمال ، مصدرى است كه اضافه به مفعول خود شده ، و آن چيزى كه ذكر الله از آن بزرگتر است عبارت است از نهى از فحشاء و منكر.

ذکر -  قسمت نهم

ذکر -  قسمت نهم

 

پیرامون آیه 205 سوره مبارکه اعراف  و مساله ذکر

 

برگرفته و مستند بر تفسیر المیزان تالیف علامه طباطبائی

 

و اذكر ربك فى نفسك تضرعا و خيفه و دون الجهر من القول بالغدو و الاصال و لا تكن من الغافلين

ترجمه آيه

« پروردگار خويش را به زارى و بيم در ضمير خود و به آواز غير بلند بامداد و پسينها ياد كن و از غفلت زدگان مباش»

سوره اعراف  ، آيه 205

قرب به خدا فقط به وسيله ياد و ذكر او حاصل مى شود
و از آيه ظاهر مى شود كه قرب به خدا تنها به وسيله ياد و ذكر او حاصل مى شود، و به وسيله ذكر است كه حجاب هاى حائل ميان او و بنده اش بر طرف مى گردد، و اگر ذكرى در كار نباشد جميع موجودات نسبت به نزديكى به او و دورى از او يكسان مى بودند و از اين نظر هيچ اختلافى ميان موجودات نمى بود كه يكى به او نزديكتر و يكى دورتر باشد.
و در جمله (لا يستكبرون عن عبادته و يسبحونه و له يسجدون ) امور سه گانه اى ذكر شده كه ذكر باطنى مانند ذكر زبانى به آن متصف مى شود، توضيح اينكه ، نفس مى تواند متصف باشد به حال عدم استكبار و به حال تقديس خدا، و به حال سجده ، و كمال خشوع در برابر او عينا همانطورى كه ذكر زبانى كه مقصود از آن عمل خارجى است مى تواند به اين سه حالت متصف باشد، و چنان نيست كه تسبيح مختص به زبان و سجده مختص به ساير اعضاء بوده باشد، همچنانكه آيه و (ان من شى ء الا يسبح بحمده ) و آيه (و النجم و الشجر يسجدان )
و آيه (و لله يسجد ما فى السموات و ما فى الارض ) نيز بدان دلالت دارد.
توصيف مقربين درگاه خدا به سه وصف (استكبار نكردن )، (تسبيح نمودن ) و سجده كردن توصيف سبك تر و آسانترى است نسبت به توصيفى كه در آيه (و من عنده لا يستكبرون عن عبادته و لا يستحسرون يسبحون الليل و النهار لا يفترون ) و آيه (فان استكبروا فالذين عند ربك يسبحون له بالليل و النهار و هم لا يسئمون ) 3 از ايشان شده ، چون از اين دو آيه استمرار فهميده مى شود، بطورى كه هيچ دقيقه اى بى كار و يا سرگرم به كارى كه منافى با عبادت باشد نيستند، و اما آيه مورد بحث اينطور امر نمى كند، بلكه همانطور كه ملاحظه كرديد از عبادت به اين مقدار اكتفا كرده كه باعث شود غفلت در دل رخنه نكند.
پس اين آيه مرتبه اى از ذكر را مورد امر قرار داده كه پائين تر از آن مرتبه اى است كه آيات سوره (حم ) و سوره (انبياء) به آن امر كرده است - و خدا دانا است .