ذکر -  قسمت اول

ذکر -  قسمت اول

پیرامون آیه 152 سوره مبارکه بقره و مساله ذکر

 برگرفته و مستند بر تفسیر المیزان تالیف علامه طباطبائی

 فاذكرونى اءذكركم و اشكروا لى و لا تكفرون

ترجمه آيه
« پس مرا بياد آريد تا بيادتان آورم و شكرم بگذاريد و كفران نعمتم مكنيد »

سوره بقره ، آيه 152

معنى و موارد استعمال (ذكر)
اين نكته را بايد در نظر داشت : كه كلمه ذكر بسا مى شود كه در مقابل غفلت قرار مى گيرد، مانند آيه : (و لا تطع من اغفلنا قلبه عن ذكرنا)، (كسى را كه ما دلش را از ياد خود غافل كرده ايم ، اطاعت مكن )، و غفلت عبارتست از نداشتن علم به علم ، يعنى اينكه ندانم كه ميدانم ، و ذكر در مقابل غفلت ، عبارتست از اينكه بدانم كه ميدانم .
و بسا مى شود كه در مقابل نسيان استعمال مى شود، و نسيان عبارتست از اينكه صورت علم بكلى از خزانه ذهن زايل شود، و ذكر برخلاف نسيان عبارتست از اينكه آن صورت همچنان در ذهن باقى باشد، و در آيه : (و اذكر ربك اذا نسيت ) به همين معنا آمده و بنابراين در چنين استعمالى ذكر مانند نسيان معنائى است داراى آثار و خواصى كه آن آثار بر وجود ذكر مترتب مى شود، و به همين جهت كلمه ذكر، مانند نسيان ، در مواردى كه خودش نيست ولى آثارش هست ، استعمال مى شود، مثلا وقتى من ببينم كه شما دوست صميمى خود را با اينكه مى دانى احتياج به نصرتت دارد نصرت ندادى و كمك نكردى ، مى گويم : چرا پس دوستت را فراموش ‍ كردى ؟ با اينكه او را فراموش نكرده اى و بر عكس همواره با او و به ياد او بوده اى ، اما از آنجا كه اين ياد اثرى نداشته و بر عكس اثر فراموشى از شما سر زده ، مثل اين است كه اصلا در ذهن شما وجود نداشته و از يادش برده باشى .
و گويا استعمال ذكر بر ذكر لفظى (مثلا ذكر خدا با گفتن سبحان اللّه و امثال آن ) از همين باب باشد، يعنى استعمال كلمه (ذكر) در اثر آن باشد نه خودش چون ذكر زبانى هر چيز، از آثار ذكر قلبى آنست و از اين باب است آيه : (قل ساءتلو عليكم منه ذكرا)، (بگو بزودى ذكرى از او برايت ميخوانم )، و نظائر اين استعمال بسيار است .
و بفرض اينكه ذكر لفظى از مصاديق ذكر واقعى باشد، از مراتب آنست ، نه اينكه بكلى كلمه (ذكر) بمعناى ذكر لفظى بوده ،
معنايش منحصر در آن باشد، و سخن كوتاه آنكه ذكر داراى مراتبى است كه اختلاف آن مراتب در آيات زير كاملا مشهود است .
(الا بذكر اللّه تطمئن القلوب )، (آگاه باش كه با ياد خدا دلها آرامش مى يابد) (و اذكر ربك فى نفسك تضرعا و خيفة ، و دون الجهر من القول )، (پروردگار خود را در دل بياد آور، هم از تضرع و هم از ترس و هم آهسته به زبان )، (فاذكروا اللّه كذكركم آباءكم او اشد ذكرا)، (پس خدا را بياد آريد آنطور كه به ياد پدران خود هستيد و يا شديدتر از آن )، در اين آيه ذكر را بوصف شدت توصيف
كرده ، و معلوم است كه مقصود از آن ذكر باطنى و معنوى است ، چون ذكر لفظى ، شدت و ضعف ندارد.

دعا قسمت دوازدهم ( دعا از دیدگاه روایات 8)

دعا قسمت دوازدهم ( دعا از دیدگاه روایات 8)

 

پیرامون آیه 186 سوره مبارکه بقره و مساله دعا

 

برگرفته و مستند بر تفسیر المیزان تالیف علامه طباطبائی


از پیامبر اکرم ( ص ) روایت شده که فرمودند :
" هرگاه خدا درباره بنده ای اراده استجابت داشته باشد به او اذن دعا کردن می دهد . "
( یعنی هرگاه دعا کردیم ، بدانیم به اجازه و خواست خدا بوده ، و اجابت آن را نیز خواسته است ).
و همچنین از پیامبر اکرم ( ص ) روایت شده که فرمودند :
" هرکس درب دعا بر رویش باز شود ، درهای رحمت برویش گشوده شده . "
از ائمه اهل بیت نقل شده :
" هرکس به او دعا داده شود ، اجابت هم داده می شود ."
از پیامبر اکرم ( ص ) روایت شده که فرمودند :
« اگر خدا را آنطور که باید وشاید ، می شناختید در اثر دعای شما کوهها نابود می شد . »
علتش این است که نشناختن مقام حق تعالی ، موجب اعتماد بر اسباب و اعتقاد به تاثیر حقیقی آنها می شود و نظر انسان را ، کوتاه شده بر اسباب عادی می کند ؛ حتی اینکه اگر تاثیر حقیقی را هم برای آنها قائل نشود ولی وساطت را منحصر به همین اسباب عادی می داند .
بنابراین شرط شناختن خدا این است که ، انسان معتقد شود به اینکه هرچه عقلا ، محال ذاتی نیست ( ذاتا محال نیست ) ولو اینکه در حالت عادی محال باشد دعا درباره آن مستجاب می شود
( یعنی پودر شدن یک کوه در مقابل دیدگان شما در حالت عادی محال به نظر می رسد ولی دقت کنید که محال ذاتی نیست چرا که در اثر عامل یا عواملی امکان پودر شدن کوه در یک لحظه وجود دارد که مثلا ما انسانها یک عامل آنرا استفاده از مقدار زیادی مواد منفجره می دانیم ولی اگر دقیق شویم تصدیق می کنیم که تنها عامل برای چنین اتفاقی مواد منفجره نیست و عوامل دیگری نیز ممکن است که بتوانند چنین اتفاقی را پدید بیاورند ولی ما آنها را نمی دانیم ولی  خدای علیم ( دانا ) همه آن عوامل را می داند پس این پدیده محال ذاتی نیست ؛ توضیح بیشتر اینکه :
 چیزی محال ذاتی است که عقلا غیر ممکن باشد مانند اینکه ما از خدا بخواهیم ما را هم وارد بهشت کند هم جهنم !
یا خدا خود را به ما نشان دهد !
یا خدا صاحب فرزند شود !
واغلب معجزات پیامبران از نوع مستجاب شدن دعا بوده .
از حضرت امام صادق روایت شده که در مورد « ولیومنوبی » ( به معنی : به من ایمان داشته باشند ) در آیه مورد نظر، چنین فرمودند :

« بدانند من قدرت دارم که هر چه را بخواهند عطا کنم . »

دعا قسمت یازدهم ( دعا از دیدگاه روایات 7)

دعا قسمت یازدهم ( دعا از دیدگاه روایات 7)

 

پیرامون آیه 186 سوره مبارکه بقره و مساله دعا

 

برگرفته و مستند بر تفسیر المیزان تالیف علامه طباطبائی

از حضرت امام صادق ( ع ) روایت شده که :
دعا پیوسته در حجاب است  ( و به اجابت نمی رسد ) تا صاحب دعا بر محمد و آل محمد درود فرستد و نیز از آن حضرت روایت شده که هرکس قبل از دعا برای چهل مومن دعا کند دعایش مستجاب می شود همچنین روایت شده که مردی از اصحاب امام صادق علیه السلام به آن حضرت عرض کرد : معنی آیه " ادعونی استجب لکم ( به معنی دعا کنید اجابت می کنم ) را در نمی یابم وگفت من دعا می کنم ولی اجابت آنرا نمی بینم ؛ حضرت فرمود : آیا گمان می کنی که خدا خلف وعده کرده ؟ گفت نه فرمود: پس چگونه است ؟ گفت نمی دانم فرمود من تورا آگاه می کنم ؛ هرکس اوامر خدا را اطاعت نماید و از راه خودش دعا کند خدا اجابت می فرماید ؛ آن شخص عرض کرد : راه خودش چیست ؟ ؛ امام (ع) فرمود:
"ابتدا خدا را ستایش و تمجید می کنی ونعمتهای او را بیاد می آوری و خدا را سپاس می گزاری  بعد بر محمد و آل محمد درود می فرستی سپس گناهان خود را ذکر کرده و به آنها اقرار و اعتراف می کنی و از خدا طلب عفو و مغفرت می نمایی ؛
این راه دعاست . "

دعا قسمت دهم ( دعا از دیدگاه روایات 6)

دعا قسمت دهم ( دعا از دیدگاه روایات 6)

 

پیرامون آیه 186 سوره مبارکه بقره و مساله دعا

 

برگرفته و مستند بر تفسیر المیزان تالیف علامه طباطبائی

در مورد قدرت و نفوذ و تاثیر دعا گفته شده که از پیامبر اکرم ( ص ) روایت شده :
" قضا را چیزی جز دعا برنمی گرداند . "
و از حضرت امام صادق ( ع ) روایت شده که :
" دعا ، قضایی را که محکم و پا برجاشده را برمی گرداند . "
و از حضرت موسی بن جعفر( ع ) روایت شده که فرمودند :
" بر شما باد دعا کردن ، زیرا دعا و درخواست از خدا بلایی  که از مرحله قضا و قدر گذشته و جز امضاء آن نمانده ( یعنی تمامی اسباب آن فراهم شده ولی در خارج وجود پیدا نکرده ) را ربمی گرداند. "
از حضرت امام صادق ( ع ) روایت شده که :
" دعا قضاء پابرجاشده را برمی گرداند ؛ پس زیاد دعا کنید زیرا دعا کردن کلید رحمتهای الهی و موجی برآوردن حاجتهاست و جز بوسیله دعا ، به چیزهایی که در نزد خداست ، نمی توان دست یافت و هر دری را که زیاد بکوبی بالاخره باز می شود . "
و دقت کنید که این جمله آخر روایت ، اشاره به اصرار در دعا دارد .    
از حضرت امام رضا ( ع ) روایت شده که :
" یک دعای پنهانی با هفتاد دعای آشکارا برابری می کند . "
و علت این است که مخفی کردن دعا اخلاص آنرا بیشتر حفظ می کند .

دعا قسمت نهم ( دعا از دیدگاه روایات 5)

دعا قسمت نهم ( دعا از دیدگاه روایات 5)

 

پیرامون آیه 186 سوره مبارکه بقره و مساله دعا

 

برگرفته و مستند بر تفسیر المیزان تالیف علامه طباطبائی



همچنین گفته شده :
" در صورتیکه بنده از غیر خدا بگسلد و دعا کند دعایش مستجاب می شود "
بدین معنی که انسان ، تکیه گاه خود را اسباب قار ندهد ( یعنی امیدش به اسباب نباشد چرا که همه اسباب در دست خداست ) و فقط خدا تکیه گاه و امیدش باشد و صد البته نه اینکه این اسباب را غیر موثر بداند و بخواهد از راهی غیر از آنها به مقاصد خود برسد و چگونه می توان چنین انتظاری داشت در حالی که همین دعا کردن بدون اسباب و وسائل صورت نخواهد گرفت زیرا انسان اول با دلش اراده می کند ، و بعد با زبانش درخواست می نماید و بلکه از تمامی هستی اش کمک می گیرد .
مثال ساده و جالب در این مورد اینگونه است که وقتی ما از شخصی چیزی بخواهیم و بجای اینکه از خود او بخواهیم از دستش تقاضا کنیم و به دستش امید داشته باشیم و حال آنکه دست او وسیله ای در خدمت اراده آن شخص است .
وسائل الهی هم حکم آن دست را دارند و خدا حکم شخص طرفی که در مثال قبل از او درخواست می کنیم . یعنی اگر ما چیزی را از اسباب بخواهیم نه از خود خدا انگار که در مثال ذکرشده از دست طرف مقابل تقاضا کنیم ( ب جای اینکه از خود او بخواهیم )  و همچنین اگر ما چیزی را از کسی بخواهیم و انتظار داشته باشیم بدون استفاده از دستش به ما بدهد یعنی ما چیزی را از خدا بخواهیم بدون وساطت وسائل .  

دعا قسمت هشتم ( دعا از دیدگاه روایات 4)

دعا قسمت هشتم ( دعا از دیدگاه روایات 4)

 

پیرامون آیه 186 سوره مبارکه بقره و مساله دعا

 

برگرفته و مستند بر تفسیر المیزان تالیف علامه طباطبائی

 

از حضرت علی روایت شده که فرمودند :

" خدا دعای دلی را که غافل و سرگرم باشد نمی پذیرد. "
در حقیقت در حال غفلت و سرگرمی حقیقت دعا و درخواست تحقق نمی پذیرد .
روایت شده پیامبر اکرم ( ص ) به اباذر فرمود :
" ای اباذر آیا سخنانی به تو بیاموزم که خدا تو را بوسیله آنها سود بخشد ؟ گفتم چرا ، فرمود : خدا را نگه دار تا تو را نگهداری کند ؛ خدا را نگه دار تا او را جلوی خود بیابی ، هنگام رفاه و آسایش با خدا آشنایی بورز تا بوقت سختی و گرفتاری تو را بشناسد ، هرگاه چیزی خواستی از خدا بخواه ؛ هرگاه یاری و کمک جستی از خدا بجوی ؛ همانا قلم تقدیر به هرچه تا روز قیامت خواهد بود ، جریان یافته و اگر همه آفریدگان بکوشند نتوانند نفعی را که خدا برای تو ننوشته به تو برسانند ."
از حضرت امام صادق ( ع ) روایت شده :
" کسی که در دعا پیشی بگیرد ( و قبل از گرفتاری خدا را بخواند ) هنگام نزول بلا هم دعایش مستجاب می شود و گفته می شود این صدای آشنایی است و لذا آن دعا را از آسمان جلوگیری نمی کنند ؛ ولی کسی که تقدم نجوید ( و تنها در موقع گرفتاری دعا کند ) دعایش به اجابت نمی رسد وملائکه می گویند ما این صدا را نمی شناسیم . "